اعترافات یک طراح!
همه ما به عنوان یک فرد خلاق یا متخصص ویژگیهای شخصیتی یا عادتهای کاری داریم که مانع کار کردن با بازدهی بالا و کسب بهترین نتیجه میشه. این مطلب مجموعهای از کمیکهایی از پابلو استنلی است که در آنها عادتهای بدی که به عنوان یک طراح خلاق تلاش داره اونها رو بهبود بده به تصویر کشیده. خیلی از عادتهای به تصویر کشیده شده عادتها ما هم هستند. شاید این شوخیها تلنگرخوبی برای تشویق ما به ترک این عادتها باشه.
تنبلی
اعتراف میکنم که من گناهکار به آوردن بهانههای الکی برای از زیر کار در رفتن هستم. باید یاد بگیرم طراحی کنم، خروجی مناسب بگیرم، داکیومنت مناسب بنویسم و با آدمها ارتباط برقرار کنم.
نداشتن حس همدلی
پیدا کردن راه حلهای جامع و کامل کار سختیه. “مشتری هدف” بهونه خوبی برای اجتناب از در نظر گرفتن همه افراد و آسون کردن کاره. باید یاد بگیرم حس همدلیم رو بهبود بدم و بقیه افراد رو هم در طراحیهام در نظر بگیرم.
اجتناب از مکالمههای سخت
مکالمههای سخت، سخت هستن! من باید یاد بگیرم اون مکالمهها رو انجام بدم. حتی اگر برام سخت هستن و باعث ناراحتیم میشن.
شنیدن، بدون گوش کردن
گوش کردن و واقعا متوجه شدن کار آسونی نیست. باید یادبگیرم بیشتر تمرکز کنم و به نیازهای آدمها بیشتر توجه کنم. پرسیدن سوالای احمقانه بهتر از توهم دونستنه.
کمبود اعتماد به نفس
هرچقدر هم در یک زمینه کار و پیشرفت کنم نمیتونم حس بلاتکلیفیم رو از بین ببرم. باید یاد بگیرم ترسم رو مدیریت کنم و به خودم اعتماد کنم.
خودمحور بودن
تصور اینکه همه کاربرها مثل من فکر میکنند اشتباهه. باید این حس بیتفاوتیم رو از بین ببرم.
نداشتن توانایی “نه” گفتن
برام سخته که به آدمها نه بگم، حتی اگه زمان یا دانش کافی برای انجام کاری که ازم میخوان رو نداشته باشم. برام خیلی سخته که آدمها رو ناامید کنم. البته این موضوع میتونه FOMO باشه (ترس از اینکه در جایی دیگر اتفاقی بهتر و هیجانانگیزتر در حال رخ دادنه. یکی از دلایل این نوع ترس شبکههای اجتماعی هستن). مشکل اینه که من در محاسبه زمان مورد نیاز برای هر کار مشکل دارم و انتظاراتم را به صورت واضح مشخص نمیکنم – درنهایت باعث میشه آدمها رو ناامید کنم. چیزی که از اول تلاش داشتم اتفاق نیفته.
من همیشه قدردان افرادی که به من اعتماد میکنن و من رو در کارهاشون شریک میکنن هستم و این موضوع رو دوست دارم. اما باید یاد بگیرم زمانی که نمیتونم به اونها کمک کنم یا نیازهای اونها در اولویتی بالاتر از مراقبت از خودم قرار میگیره بهشون نه بگم.
ناتوانی در جدا شدن از کار
گاهی نمیدونم چه زمانی باید از دنیای طراحی بیام بیرون. باید یاد بگیرم بین کار و زندگی شخصی تعادل برقرار کنم و قدردان آدمها و چیزایی که اطرافم هستند باشم. همه چیز کار نیست.
بیتوجه و آزادهنده بودن
من از درونگرا بودن به عنوان بهونهای برای صحبت نکردن با آدمها استفاده میکنم. باید یادبگیرم اجتماعیتر باشم، به آدمها لبخند بزنم و با اونها ارتباط برقرار کنم.
انجام کارها در لحظه آخر
ممکنه که فکر کنید که کار کردن تحت فشار باعث بهتر انجام شدن کار میشه. بعضی وقتها این عقیده درسته. اما بهترین راه برای انجام کارها نیست. باید برای بهبود عادت به تعویق انداختن کارهام فکری کنم.
صبور نبودن
برای صبور بودن باید اعتماد به نفس داشته باشی. باید روی نیازم به تایید شدن کار کنم و اون رو از بین ببرم.
تنهایی رو ترجیح دادن
از راه دور کار کردن و کل روز خونه موندن احساس امنیت بیشتری داره. باید ترسم از بیرون رفتن رو کنار بزارم و گاهی از خونه بیرون برم، قدم بزنم و …
اجازه دادن به اینکه افکار منفی چیره بشن
گفتن اینکه واقعا توی مغزت چی میگذره ترسناکه. باید یاد بگیرم که چطور احساساتم رو نشون بدم و با خودم مهربونتر باشم و نیاز دارم یاد بگیرم چطور به صداهای انتقادگر درون ذهنم کمتر اهمیت بدم.
نوشتن این مطلب تلاشی بود برای اینکه بتونم با شیطان درونم کنار بیام.
اگر شما هم این نشونه ها رو دارید، خوشبختانه این عکسها میتونه به شما کمک کنه که کمتر احساس تنهایی کنید.
همچنین امیدوارم این اعتراف من باعث اخراجم نشه.
شما چه عادتهایی دارین؟ در حال حاضر روی تغییر چه عادتهایی کار میکنید؟
6 دیدگاه برای “اعترافات یک طراح!”
چقدر جالب بود
بله ما تنها نیستیم و همه بی عیب نیستند
خوبه که بتونیم ایراداتمون رو پیدا کنیم و رفع کنیم.
فوق العاده جالب بود. واقعا ممنون.
بسیار عالی بود
بسیار عالی
جالب بود موعظه همیشه لازمه