همیشه باید یک پروژه جانبی داشته باشید!
هرکسی که در یک سازمان کار میکند یا با فرهنگ سازمانی آشنایی دارد مطمئنا در مورد ” فرسودگی شغلی شرکت های بزرگ” شنیده یا خوانده یا گاهی آن را تجربه کردهاست. فرسودگی شغلی یک احساس یاس است، یک سرزنش که چیزی که برروی آن کار میکنید – و لحظات با ارزش زندگیتان برای انجام آن صرف میکنید – ارزشی ندارد.
این موضوع خودش را به گونههای مختلف نشان میدهد: یک مدیر بازاریابی که با عصبانیت از سالن کنفرانس خارج میشود؛ یک برنامهنویس که 3 روز ناپدید میشود و از یک شهر ساحلی سر در میآورد. شایع ترین آنها، شخصی است که ناراحت و افسرده نشسته و در سکوت کار میکند.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ هیچکس دلیل آن را نمیداند. برای افراد مختلف میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد.
اما یکی از دلایل اساسی فرسودگی شغلی کمبود علاقه به شغل است. اگر موضوع واقعا این باشد، راه رها شدن از این احساس این است که بر روی چیزی که واقعا به آن اهمیت میدهید کار کنید. به زبان دیگر شما نیاز به یک پروژه جانبی دارید.
پروژههای جانبی باعث ایجاد علاقه مجدد میشود
یک پروژه جانبی احساس کسلی، خستگی و ناامیدی را از بین میبرد و احساس کنترل و آزادی خلاقانه، که یک احساس ضروری برای خوب بودن به ویژه برای افراد خلاق است را به وجود میآورد.
دقیقا همان چیزی که در سازمانها کمبود آن وجود دارد. چنین محیطهایی به کارمندان دیکته میکند که کارها را بر اساس دستورات انجام دهند، و جای بسیار کمی برای خلاقیت و ابتکار باقی میگذارند.
افراد خلاق به شغلهایی نیاز دارند که به آنها آزادی و اجازه خلاقیت در حوزه مرتبط به مسئولیتشان را میدهد. این احساس کنترل و تجلی خلاقیت میتواند روح تازهای به آنها ببخشد و به آنها احساس شادی و رضایت بدهد.
به علاوه، یک پروژه جانبی به چند دلیل همزمان برای شخص خلاق و سازمانی که در آن کار میکنند مفید است.
به عنوان مثال، این کار به کارمندان اجازه میدهد، که مطالعه بیشتری داشتهباشند و نمونه کارهای سازمانشان را بهبود ببخشند. و او را مدام در حالت حرکت به جلو خلاق و پیشرفت قرار میدهد.
چطور یک پروژه جانبی پیدا کنیم؟ در نظر بگیرید که به چه کاری علاقه دارید و چطور میتوانید آن علاقه را در قالب یک پروژه جانبی پربار تعریف کنید. یا یک موضوع که در مورد آن کنجکاو هستید را پیدا کنید و در مورد آن مطالعه کنید و سعی کنید اطلاعات زیادی را در مورد آن بدست بیاورید. در نهایت یادگیری بیشتر موجب خلاقیت بیشتر میشود.
پروژههای جانبی شناخته شده
با توضیحاتی که بیان شد ممکن است فکر کنید پروژههای جانبی فعالیتهای درمانی هستند که طراحی شدهاند تا شما را آماده و سرحال نگه دارند تا کار اصلیتان را به خوبی انجام دهید. واقعیت دقیقا همین است. در بسیاری از مواقع به خاطر احساسهای خوب ایجاد شده از طریق همین پروژههای جانبی است که گاهی سازندههای آنها “ایدههای جانبی” شان را به چیزی که دنیا را تغییر میدهد تبدیل کردهاند.
Uber
Uber، شرکت بینالمللی شبکه حمل و نقل که در حال حاضر در 58 کشور و 300 شهر در سراسر دنیا کار میکند، یه عنوان یک پروژه جانبی توسط تراویس کلانیک و گرت کمپ تاسیس شد.
اما این ایده از کجا آمد؛ آقای کمپ از اینکه نتوانسته بود در سانفرانسیکو تاکسی گیر بیاورد عصبانی بود، آقای کلانیک به خاطر میآورد:
” یک شب سرد زمستانی در اواخر سال 2008 بود. من و گرت کمپ در حال وقت گذرانی در پاریس بودیم. با غذاهای عالی و خوشگذرانی های زیاد فکر میکردیم که بعد از آن چه کارهایی را میخواهیم انجام دهیم. ایدهی بزرگ گرت رفع مشکل بزرگ تاکسی در سانفرانسیسکو بود. “
مشخصا یک پروژه جانبی نیازی نیست که کوچک باقی بماند. همانطور که Uber در اواسط سال 2015 ، حدودا 50 میلیارد ارزش داشت.
Google’s 20% Time
یکی از مشهورترین و قابل توجهترین داستانها از دفتر مرکزی گوگل پشتیبانی از طرحی است که با عنوان 20% از زمان شناخته میشود. این طرح در ابتدا به عنوان یک پروژه جانبی برای کمپانی راه اندازی شد.
نیویورک تایمز بیان کرد که چطور در گوگل کارمندان برای کار بر روی پروژههای جانبی شرکت که علاقه شخصی خودشان نیز بود، تشویق شده بودند. اگر یکی از کارمندان ایدهی تاثیرگذاری داشت، اجازه داشت برای آن زمان اختصاص دهد و حتی گاهی از کارمند خواسته میشد که به آن زمان اختصاص دهد.
آیا گوگل از اینکه به کار مندانش اجازه میداد که بر روی ایدههای خودشان کار کنند سود میبرد؟ بله، میبرد. بعضی از موفقترین محصولات گوگل از میان همین ایدهها به وجود آمدهاند، مثل: Gmail، Google Maps ، Google Talk و AdSense (که در حال حاضر 25% از درآمد سالانه گوگل را به خود اختصاص میدهد).
چرا این ابتکار اینقدر موفق بود؟ مردم به بر روی چیزی که آن را دوست دارند بهتر کار میکنند. علاوه بر این، زمانی که احساس مالکیت وجود دارد، کارمند بیشتر تلاش میکند و خلاقانهتر فکر میکند.
گوگل به صورت تدریجی پروژه 20% خود را متوقف کرد. اگر چه خلاقیت همچنان ادامه دارد. زمانهایی که برای پروژههای جانبی صرف میشد در حال حاضر به جریان ساختاریافتهتری از خلاقیت و نوآوری در Google X lab اختصاص داده شده است، که تاکنون عینک گوگل و ماشینهای بدون راننده را تولید کردهاست.
با وجود اینکه گوگل از صرف کردن زمان به صورت مستقیم برای ساپورت کردن ایدههای کارمندانش دست کشید، آنها هنوز جزء کلیدی از رضایت، بهرهوری و خلاقیت کارکنان به حساب میآید.
دایرکتوری وردپرس
دایرکتوری مختصصان ایرانی وردپرس سایتی است که وردپرس کارها با داشتن یک پروفایل اختصاصی میتوانند مهارتها و نمونهکارهای انجام شدهی خود را در زمینهی وردپرس در معرض دید بازدیدکنندگان این سایت قرار دهند. این سایت نمونهای از پروژه جانبی کارمندان سایت پارسکدرز است.
3 دیدگاه برای “همیشه باید یک پروژه جانبی داشته باشید!”
مطلب خوب و جالبی بود و به من کمک کرد که متوجه بشم آیا تصمیمی که گرفتم ( ساخت نرم افزار و محصول دوم – پروژه شخصی _ در کنار محصول اصلی ) درست هست یا خیر . متشکرم 😉
جالب بود . به این موضوع کمتر برخورده بودم .
با سپاس از پارس کدرز برای مطالب مفید وبلاگ،روش گفته شده خیلی مفید هست ، به همه پیشنهادش میکنم.