مقاله 59944 //

---

شرح پروژه

#کد_پروژه: 59944

موضوع: پروژه مقاله //

نیاز من جستار بند کانون رسانه وسیاستگذاری است . ممنون میشم اگر امکانش هست این هفته بدستم برسه عنوان پروژه (خانواده ) دنیای کم رنگ مجازی درقفسه های کانون (کانون پرورش فکری )

باتوجه به اینکه امروزه هرخانواده به تعداد افراد یک گوشی همراه دارد و به جای مطالعه کتاب ، گوشی همراه وقتشان را پر کرده که کمترین بهره را از آن خواهند برد ، ما تلاشمان بر این است که کودکان ونوجوانان را از گوشی همراه دور کرده ،وبه سمت کتابهای کتابخانه کانون پرورشی ببریم .واین امر باید با همکاری خانواده های آنها صورت بگیرد . یک جلسه هم از رئیس انجمن کتابخوانان شهر سی سخت دعوت کردیم که خوانواده ها به خوبی استقبال کردند .نتیجه ان بالا رفتن آمار مطالعه اعضای کانون بود رشته تحصیلی کارشناس مدیریت خانواده زمان انجام پروژه: اردیبهشت تا تیرماه ۱۴۰۲  ابتدا با معرفی کتاب شروع کردم .

اعضا فقط کتابی را که معرفی میکردم امانت میگرفتند . با توجه به اینکه درزمان مجازی بودن مدارس رو خوانی اعضا فوق العاده ضعیف شده بود روزی یک کتاب را رو خوانی میکردیم ولی آخر کتاب را توصیه میکردم درمنزل مطالعه کنند و در کلاس بیان کنند .

بعد جایگزینی کتابها درقفسه را به آنها سپردم هر نفر یک قفسه و بعد که تعدادشان بیشتر شد  هردو نفر روزی یک قفسه را مرتب میکردند وکتابهای برگشتی را جایگزین میکردند .

روزهای اول کتاب امانت نمیبردند .بعدا آمار امانت بالا رفت .کانون پرورش فکری  روزی دوکتاب امانت میدهد ولی الان اعضا چه پسر وچه دختر درخواست بیش از دو کتاب را میدهند که برای اینه دلگرم شوند ما به اعضایی که خلاصه کتابشان را مینوشتند یک کتاب هم در دفتربرایشان مینوشتیم.  

اکنون هر عضو،چه پسر چه دختر روزی دو کتاب را امانت میبرند .خلاصه کتاب را مینویسند ، اگر کتاب کاردستی باشد یکی از کاردستیها را درست کرده و به کانون می آورند .

مهدی عضوی بود که سال قبل مادرش با گله وشکایت وارد مرکز شد که چرا به مهدی کتاب امانت میدهید . امسال اوایل اردیبهشت که برای ثبت نام آمد گفتم مهدی کوچک است و فوق العاده کتاب دوست دارد . یک خط شما بخوان ویک خط را به مهدی بگو بخواند ولی با حوصله گوش کن اجازه بده حروف را کامل تلفظ کند . آخر سر از مهدی بخواه خلاصه  کتاب را برایت تعریف کند . بگو خلاصه کتاب را بنویسد .خلاصه ها را به ما تحویل بده. هفته قبل مادرمهدی با چهره ای شاد وارد کانون شد . بعد از سلام و احوالپرسی خواهش کرد که خستگی کار را در آن شلوغی و ازدهام حضور اعضا از تنم پاک کرد . مادر مهدی از من خواهش میکرد که اجازه بدم مهدی روزی سه کتاب امانت ببرد . میگفت هرکتاب رو دویا سه بار باهم میخوانیم ،باغرور میگفت یکی از دوستانم گله کرد که چرا به گروه خانوادگی در واتساپ سرنمیزنی ؟سایه سرت سنگین شده! منهم بهش گفتم دیگر فرصت نمیکنم حتی به گوشی سر بزنم باید با مهدی کتاب بخوانیم حالا دوستم میخواهد پسرش را عضو کانون بکند ..

ان روز آخر ساعت دوست مهدی عضو کانون پرورش فکری مرکز سی سخت شد چیز تیگه ای نیاز هست؟ آیا امکان داره این هفته بدستم برسه؟ ببخشید کارشناس امروز جواب داد  تا پایان مرداد ماه فرصت هست ولی اگر امکان داشته باشه زودتر بدستم برسه که بدست استان برسونم ممنون میشم 

این پروژه شامل 2 فایل مهم است، لطفا قبل از ارسال پیشنهاد حتما نسبت به بررسی این فایل اقدام فرمایید.

مهارت ها و تخصص های مورد نیاز

---

---